عشق
هستی

می ترسیم...... اما داستان جالب "خر" با سواد خسته ام .... عشق چیست؟ حوصله نداری شیشه مانیتورت رو تمیز کنی ؟؟ بوی محرم "ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻧﯿﺴﺖ ، ﻣﺎ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ " شعری تقدیم به همسران جامانده‌ی حاجیانی که در منا جان باختند حسین پناهی.... از زندگی لذت ببر هدیه از یک دوست خوب


عشق

  

سر کلاس ادبيات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم ...رفتي ... رفت ...

                ساکت مي شوم ، ميخندم ولي خنده ام تلخ مي شود

                استاد داد مي زند : خوب بعد ؟ ادامه بده !

                و من مي گويم : - رفت ... رفت ... رفت ... رفت

                و دلم شکست ...

                غم رو دلم نشست ... رفت و شاديم بمرد ... شور از دلم ببرد ...

                رفت ... رفت ... رفت ...

                و من مي خندم و مي گويم : خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است

                کارم از گريه گذشته است که به آن میخندم....

 

 

 

 

 


دخترك رفت ولی زیر لب این می گفت: او یقینا پی معشوق خودش می آید.

 پسرك ماند ولی روی لبش زمزمه بود : مطمئنا كه پشیمان شده ، بر میگردد.

                        عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز...

 

 

 

 
 

 

 
 

 

             

 

 

 

من آمده ام تا حرفی را بگویم ...

و آنرا خواهم گفت !

اگر پیش از به زبان آوردنش مرگ مرا دریابد ؛ 

فردا آنرا به زبان خواهد آورد ! 

زیرا فردا هیچ رازی را در کتاب ابدیت پنهان نمی گذارد .

 

 

من آمده ام تا در شکوه و روشنایی عشق و زیبایی زندگی کنم .

من اینجایم ، زنده !

مردم نمی توانند مرا از زندگی ام تبعید کنند !!

اگر آنها چشمانم را درآورند ؛

من به نجوای عشق و نغمه های زیبایی و سرور گوش خواهم سپرد .

اگر آنها بخواهند مرا از شنیدن باز دارند ؛

من وجد و سرور را در نوازش نسیم خواهم یافت ،

که آمیخته ای ست از رایحه ی زیبایی و حلاوت نفس های عاشقان .

و اگر هوا را از من دریغ کنند ؛

من با روحم زندگی خواهم کرد ،

زیرا روح خواهر عشق و زیبایی ست .

 

 

من آمده ام تا برای همه و در میان همه باشم .

روزهایی خواهد آمد که آنچه من اکنون در خلوت خویش انجام میدهم ؛

به پیشگاه مردم آشکار و باب خواهد شد ! 

آنچه من امروز با یک زبان می گویم 

فردا آنرا با زبان های بیشمار باز خواهد گفت ...

 

 
 

 

 

 

ازغـم خبری  نبود  اگــر عشـق  نبـود

دل بود ولی چه سود اگــر عشـق نبود؟

بی رنگ تر از نقطـه ی مـوهـومی بود

این دایـره‌ی کبـود ، اگـر عشـــق نبــود

از آینـــــه‌هــا غـبـــار خـامــوشـــی را

عکس چه کسی زدود اگر عشـق نبود؟

در سینه‌ی هر سنگ دلی در تپش است

از این همه دل چه سود اگرعشق نبود؟

بی عشـق دلـم جز گرهی کور چه بود؟

دل چشـم نمی گشـود اگــر عشــق نبـود

از دست تـو در این همــه سرگــردانـی

تکلیف دلـم چه بــود  اگـر عشـق نبود؟



نظرات شما عزیزان:

مهدی
ساعت12:12---26 شهريور 1391
سلام وب باحالی داری خوشحال میشم به منم سر بزنی وتظر بدی موفق باشی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








نویسنده : لیلا تاریخ : یک شنبه 26 شهريور 1391



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به هستی مي باشد.